جدول جو
جدول جو

معنی هاروت سوز - جستجوی لغت در جدول جو

هاروت سوز
(رَ / رُو شَ بَ)
سوزندۀ هاروت:
بابل من گنجۀ هاروت سوز
زهرۀ من خاطر انجم فروز،
نظامی (مخزن الاسرار)
لغت نامه دهخدا
هاروت سوز
سوزنده و نابود کننده هاروت: (گنجه من بابل هاروت سوز زهره من خاطر انجم فروز) (نظامی)
تصویری از هاروت سوز
تصویر هاروت سوز
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ)
باروطساز، آنکه باروت سازد، سازندۀ باروت، مایحتاج هر روزه را نیز گویند از جامه و زیرجامه و امثال آن، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، جامۀ هرروزه، (دمزن)، مایحتاج هرروزه از خوراک و جامه و غیرهما، (فرهنگ نظام)، رجوع به بادروزه و شعوری ج 1 ورق 191 شود، نفقۀ روزانه، (شعوری ج 1 ورق 191)، جامۀ کهنه را نیز گفته اند، (برهان) (آنندراج) (دمزن) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی از دهستان شیبکوه (زاهدان) بخش مرکزی شهرستان فسا. واقع در 18 هزارگزی جنوب خاور فسا، جلگه ای، معتدل و مالاریائی و دارای 198 تن سکنۀ شیعه و فارسی زبان است. از آب باران مشروب می شود. محصولاتش غلات و لبنیات است. اهالی به کشاورزی و گله داری و از صنایع دستی به قالی بافی اشتغال دارند. دارای راه فرعی است. ساکنین آن از ایل عرب و ییلاق و قشلاق میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
خردادهنر گواژ جادوگر آنکه مانند هاروت جادوگر باشد: سحر چرخ از دو قواره مه و خور خوابم بست بند این ساحرهاروت سیر بگشایید. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار